ارکستر شامل یک رهبر ارکستر که قلب ارکستر است و گروهی از نوازندگان میباشد و شمار نوازندگان معمولا بین ۶۵ تا ۱۱۰ نوازنده است
در این مقاله به معرفی ارکستر و انواع آن میپردازیم
نامگذاری هر ارکستری معمولا براساس نوع قرارگیری و تعداد سازها در آن انجام میشود. به طور مثال، بزرگترین نوع ارکستر، یعنی ارکستر سمفونی ، به معنی این است که در آن از کلیه گروههای سازی و تقریبا تمام سازهای موسیقی کلاسیک غربی مورد استفاده قرار گرفته شده است.
در مقابل، در ارکسترهای کوچکتر، تنها بخشی از سازهای موسیقی کلاسیک وجود دارد و آن را با نامها متفاوتی میشناسند؛ ازجمله این ارکسترها میتوان به ارکستر مجلسی اشاره کرد که به ارکستری میگویند که در آن از سازهایی مثل زهیِ آرشهای، سازهای بادی چوبی و سازهای کوبهای و سازهای کلیدی مثل پیانو استفاده میشود.
برخی از عنوانهای ارکسترها اشاره به سازهای به کار رفته یا نقش سازها در این اکستر ندارد. بعضی از نامگذاریها، فقط جهت تشخیص ارکسترها مختلف در منطقهای یا شهری انجام میشود. به طور مثال، ارکستر فیلارمونیک به طور معمول از جانب انجمن دوستداران موسیقی در هر شهر پشتیبانی مالی میشود. این انجمن به انجمن فیلارمونیک مشهور است.
اغلب در این ارکسترها نوازندگان خبره و چیرهدست هر شهر فعالیت میکنند. البته ازنظر سازی ساختار ارکستر فیلارمونیک به صورت ارکستر بزرگ یا سمفونیک است. مثل ارکستر فیلارمونیک برلین و ارکستر فیلارمونیک لندن
گروههای موسیقی یا همان ارکسترها در حدود سالهای ۱۶۰۰ به وجود آمدند. ارکستر اجرای اپرای ارفئو از ساختههای کلودیو مونتهوردی را میتوان برجستهترین و بارزترین نمونه ارکسترهای پیشین دانست. همچنین ژان باپتیست لولی، آهنگساز فرانسوی در اواخر قرن ۱۷ ارکستری برای بارگاه سلطنتی ترتیب داد.
پس از آن در قرن ۱۸ آهنگسازی به نام یوهان استامیتز به همراه آهنگسازان دیگر در مکتب مانهایم که در آن زمان شناخته شده بود، اولین قدمها را برای آهنگسازیهای اولیه برای ارکستر سمفونی مدرن برداشتند. در آن ارکستر، هر موسیقی مشتکل از ۴ قطعه برای ترکیب سازهای مختلف میشد. از جمله:
· بادیهای چوبی (فلوت، ابوا و فاگوت)
· بادیهای برنجی (فرنچ هورن، ترومپت)
· کوبهایها (۲ تیمپانی)
· زهی (ویولنهای اول و دوم، ویولا، ویولون سل و کنترباس)
در آن دوره همچنین ساز کلارینت در ارکستر پذیرفته شد و سازهای اصلی دورههای پیشین مثل هارپسیکورد، لوت و لوت باس، با گذشت زمان از یادها رفتند. پربارترین دوره ارکستر را میتوان قرن ۱۹ دانست. در آن دوره بادیهای چوبی از دو عدد به ۳ یا ۴ عدد رسیدند و همچنین بادیهای برنجی گروه خود را با ترومپت سوم، هورن سوم و چهارم و اضافه شدن ترومبون تکمیل کردند.
تاریخ ارکستر سمفونیک از دوره کلاسیک تا کنون، تغییر و تحولات زیادی را داشته و سازهای ارکستر سمفونیک همراه با دانش ارکستراسیون رو به تکامل رفتهاند.
در هر ارکستری با توجه به نیاز آن، سازبندی متفاوت است. چینش تابعی هر ارکستری از پارتیتور توسط آهنگساز نوشته میشود و در هنگام تنظیم مجدد آن تغییراتی نیز در آن اعمال میشود. سازبندی هر ارکستر به دستههای زیر تقسیم میشود:
· سازهای بادی چوبی
· سازهای بادی برنجی
· سازهای کوبهائی
· سازهای زهی
· سازهای کلیدی
در ارکستر سمفونیک ۴ گروه کر وجود دارد. سازهایی که در ارکستر سمفونیک استفاده میشوند، در ۳ دسته کلی قرار میگیرند:
ضربات: سازهایی که با ضربه زدن به آن صدا ایجاد میکنند.
رشتهها: سازهایی که با لرزش سیمها صدا ایجاد میکنند.
بادی: سازهایی که با دمیدن به داخل آن صدا ایجاد میکنند. ( که خود به دو دسته برنجی و بادی چوبی تقسیم میشوند.)
دستهبندی کلی که طبق نوع ساز در ترکیببندی یک ارکستر قرار دارند به این شکل است که رهبر ارکستر در سمت چپ، گروه ویولنهای اول و دوم و در کنار ویولنها ویولاها و در کنار آنها ویولنسلها هستند. قسمت جلوی ارکستر نیز در معمولا سازهای زهی وجود دارد.
در برخی از مواقع، در سمت چپ رهبر و در جلوی ویولنهای گروه اول، سازهای تکنواز و کنسرتوها قرار دارند که با توجه به کنسرتوی موردنظر، سازهای مختلفی میتواند باشد. گروه سازهای بادی در ردیف بعد قرار میگیرند و کنترباسها نیز در کنار آنها هستند. در ردیف انتهایی نیز سازهای کوبهای قرار میگیرند.
این مدل سازماندهی و نظم باعث فراهم شدن یک گونه استاندارد میشود که به واسطه آن رهبر ارکستر از طریق اشارات قراردادی که خودش تنظیم کرده، هر گروه سازی را در زمان نواختن مطلع میسازد.
سازهایی که در ارکستر سمفونیک غربی حضور ثابت دارند را سازهای ارکستر سمفونیک میگویند. هرکدام از این سازها نقش خاص خود را در ارکستر ایفا میکنند. نوازندگان هرکدام از این سازها نیز در محلهای خاص بر روی سن ارکستر نشسته و ساز خود را مینوازند.
علاوه بر سازهایی که ذکر شد، در برخی از موارد، سازهای دیگری هم در بین سازهای ارکستر سمفونیک هستند که حضور ثابتی ندارند. علاوه بر این، در بین سازهای موجود در ارکستر، با توجه به نظر آهنگساز، بعضی از سازها در برخی آثار حضور ندارند.
در عکس زیر میتوانید محل نشستن نوازندگان روی سن ارکستر را مشاهده کنید:
نام سازها و گروهبندی هرکدام در زیر دستهبندی شدهاند:
سازهای زهی
ویولن، ویولا، ویولنسل (چلو)، کنترباس (دابل باس)، هارپ
سازهای بادی چوبی
فلوت، فلوت پیکولو، ابوا، کرآنگله (هورن انگلیسی)، کلارینت، کلارینت باس، فاگوت (باسون) کنترفاگوت
سازهای بادی برنجی
هورن، ترومپت، ترومبون، توبا
سازهای کوبهای
تیمپانی، باس درام (طبل بزرگ)، ساید درام، سنج (سیمبال)، مثلث، ماریمبا، زایلوفون، وایبرافون، بلز ارکستری (کلوکن اشپیل)
انتخاب سبک عکاسی قطعا یکی از دغدغههای تمامی عکاسانی هست که میخواهند به طور حرفای وارد این دنیا شوند و البته در همین ابتدا باید بگویم که چیزی تحت عنوان بهترین سبک عکاسی وجود ندارد و هر عکاسی باید به توجه به تواناییها و علایقش بهترین سبک برا صرفا برای خودش انتخاب کند.و عکاس در این مسیر علاوه بر بررسی ویژگیهای خود باید سبکهای مختلف را بررسی و با سختی و چهارچوبهای آنها آشنا شود
در این مقاله به معرفی ۹ ژانر مختلف عکاسی میپردازیم تا شما را بیشتر با انواع آنها آشنا کنیم، به این امید که در انتخاب بهترین و جذابترین ژانر عکاسی کمکتان کرده باشیم.
یکی از محبوب ترین سبک های عکاسی، عکاسی منظره میباشد که در آن همه چیز در مورد به تصویر کشیدن زیبایی طبیعت است.
اگرچه بسیاری از عکسهای منظره از زاویه دید گسترده گرفته شدهاند، اما فرصت های زیادی برای عکاسی عمودی از چشم انداز و حتی عکس هایی از پنجرههای بسیار کوچکی از یک چشم انداز بزرگتر وجود دارد که جزئیات محیط طبیعی را برجسته می کنند.
همچنین ممکن است عکاسی از چشم انداز در دسترسترین نوع عکاسی نیز باشد. تمام کاری که شما باید برای پیدا کردن یک سوژه انجام دهید این است که بیرون بروید!
اگر عکاسی از حیات وحش را برای حرفهای شدن انتخاب کردهاید، بی شک به سراغ یکی از سختترینها رفته اید.
عکاسی از حیات وحش فراتر از هر ژانر دیگری، نیازمند صبر است و شاید این ویژگی را هر کسی نداشته باشد. اما پاداش این صبر میتواند شگفت انگیز باشد.
شکار لحظههایی جادویی و نفسگیر از زندگی حیوانات قطعا ارزش این صبر طولانی را خواهد داشت.
برای شروع هم لازم نیست به یک سفر دور و دراز یا قلهی کوه و جنگلهای آمازون بروید، حیوانات خانگی و پرندههایی که در پارک محل زندگیتان میبینید هم میتوانند سوژههای خوبی برای عکاسی باشند.
عکاسی از معماری را میتوان عکاسی از منظرههای شهری تعریف کرد. از این نظر که شما به جای عکاسی از عناصر طبیعی، زیبایی سازههای انسانی را به تصویر می کشید و بررسی می کنید که آنها چگونه مناظر شهری را تغییر دادهاند.
یک طاق زیبا یا یک مجسمه در بالای ساختمان و ... همهی اینها فرصت های زیادی هستند برای برجسته سازی شگفتیهای معماری بشر.
حتی اگر عکسهای سلفی را در نظر نگیریم، پرتره به احتمال زیاد محبوب ترین سبک عکاسی در جهان است.
اما عکاسی پرتره فراتر از آن است که تنها دوربین خود را به سمت فردی برده و عکس بگیرید.
پرتره روایت گر چهرههاست. خصوصیات منحصربفردشان را برجسته میکند.
اما انواع بسیار بیشتری از عکاسی پرتره جز پرتره های انفرادی وجود دارند؛ همانند پرتره خانوادگی، عکاسی مد، عکس فارغ التحصیلی و حتی عکاسی ورزشی.
صرف نظر از نوع، برای بهترین پرتره ها، علاوه بر یادگیری انواع نور در عکاسی پرتره، باید بر تنظیمات دوربین عکاسی پرتره نیز مسلط شوید.
ازدواج یکی از مهمترین اتفاقات در زندگی هر فردی است، بنابراین عکسهای مراسم عروسی نیز بسیار مهم است. عکاسی از مراسم عروسی را میتوان پراسترسترین ژانر عکاسی دانست.
اما عکاس مراسم عروسی بودن تنها نیازمند داشتن مهارت مناسب پشت دوربین نیست. درعوض، عکاسان عروسی باید دارای مهارت قصهگویی، حل مشکلات و روابط اجتماعی فوقالعادهای باشند.
از کنسرت گرفته تا مهمانی های تولد، رویدادهای شرکتی تا نمایشگاههای شهری، عکاسی از رویداد طیف وسیعی از سوژه ها را در بر می گیرد.
این طیف ممکن است شامل پرتره های افراد حاضر در مراسم، غذایی که می خورند، فضای رویدادی که در آن جمع شدهاند و غیره باشد.
به عبارت دیگر، عکاسی از رویداد ژانری با سرعت و چالش برانگیز است. اگر تصمیم دارید که یک عکاس رویداد موفق شوید، بهتر است خودرا برای هر اتفاقی آماده کنید.
در نهایت، عکاسی از رویداد در واقع کمکی به افراد حاضر در مراسم است تا برای سالها از طریق عکسهای شما خاطرات آن رویداد را دوباره تجربه کنند.
گرچه عکاسی مد در درجه اول برای مارکهای تجاری و تبلیغات به وجود آمد، اما به ظهور شبکههای اجتماعی و گسترش عکسبرداری، عکاسی از مدهای خیابانی و ترندهای روز بیشتر و بیشتر شد.
چه عکسبرداری برای یک مجله باشد یا پستی در اینستاگرام، هدف از عکاسی مد برجسته سازی لباس، آرایش و سایر لوازم جانبی مد به گونه مطلوبی برای مصرف کنندگان است.
به دلیل نیاز به نمایش تمامی این آیتمها، بسیاری از عکسهای مد تمام قد هستند. علاوه بر این، عکاسان مد باید در زمینه نورپردازی در عکاسی خبره بوده از مهارت های پرترهپردازی خوبی برخوردار باشند.
در کنار خبرنگاران عکاس، عکاسان مستند تلاش می کنند تا رویدادهای مهم خبری را به گونه ای به تصویر بکشند که به مردم کمک کند آن واقعه رخ داده را بهتر درک کرده و با آن ارتباط برقرار کنند.
عکاسی مستند بر انتقال احساسات جاری در عکس و درک آن توسط مخاطب متمرکز است.
گرچه عکاسی جنگ شناخته شدهترین ژانر عکاسی مستند است، اما بسیاری دیگر از رویدادها از جمله فعالیت های ریاست جمهوری، گردهمایی های ایالتی و جشن های ملی دیگر نیز میتوانند زیر نظر یک عکاس مستند باشد. علاوه بر این، بسیاری از عکاسان مستند به سادگی به دنبال ثبت زندگی روزمره، تاریخ، فرهنگ و موارد دیگر هستند.
این سبک از عکاسی درباره تصویربرداری از اشیا است.
در بسیاری از موارد ممکن است که فقط یک یا چند شی (به عنوان مثال یک کاسه میوه) به عنوان سوژه عکس طبیعت بی جان عمل کند.
نکته اصلی برای داشتن یک تصویر موفق از زندگی طبیعی، داشتن نور عالی است که باعث تابش نور یکنواخت سوژه و در عین حال به حداقل رساندن سایهها می شود.
اگرچه ممکن است این سبک محبوبترین نوع عکاسی نباشد، اما با تمرکز بر روی نور می توانید صحنه جالبی را حتی از پیش پا افتاده ترین موضوعات خلق کنید .
از اطلاعاتی که در این مقاله ارائه شده برای تفکر در مورد نوع عکاسی متناسب با علاقه و مهارت خود فکر استفاده کنید و از آزمایش و ترکیب سبکهای مختلف نترسید!
کمانچه را میتوان یکی از سازهای اصیل موسیقی و مهمترین آنها بعد از سه تار دانست، که نه تنها در موسیقی دستگاهی، بلکه در موسیقی مقامی نیز کاربرد فراوانی دارد
این ساز، پایهای به شکل میلهی فلزی داشته و جنس چوب به کار رفته در آن عمدتا از درختان توت و افراست.
طول کمانچه از پایه فلزی تا صراحی (قسمت فوقانی سرپنجه) حدود 75 سانتیمتر میباشد..
کمانچه، سازی زهی-آرشه ای و از سازهای ملی ایران است. این ساز وسعت صدایی گسترده (بیش از 4) دارد، ولی در عین حال ظرافت خاصی نیز در آن شنیده میشود.
بسیاری ساز کمانچه را تکامل یافتهی "رباب" میدانند. نوعی از این ساز در میان قوم لر رایج است که پشت آن باز بوده و "تال" خوانده میشود.
کمانچه را در حالت نشسته، به طوری که نوازنده آن را به حالت عمودی و در دست چپ گرفته و انگشتان دستش در طول دسته حرکت کرده، و آرشه را با دست راست به صورت افقی و در حرکات رفت و برگشت بر سیمها میکشد، مینوازند
در این مقاله نگاهی انداختیم به ساختار و خاستگاه این ساز اصیل موسیقی ایران .
این کاسه تقریبا کرهای شکل و توخالیست. سطح بالایی آن باز و روی آن پوشیده از پوست بوده و رویش خرک را نصب میکنند.
قسمت دهانه از پوست نازک آهو، بز و یا بره است.
دسته ساز لولهای مانند و از جنس چوب است که طول آن 25 و قطر آن 3 سانتیمتر میباشد.
خرک از جنس چوب یا استخوان به طول 4 و ارتفاع 2 سانتیمتر است. خرک توسط دو پایهی کوچک روی پوست کاسه قرار میگیرد.
سرپنجه در ابتدای طول دسته قرار داشته و چوبی است. سطح روی آن توخالی بوده و چهار گوشی به صورت دو به دو، و در بالای آن تاج (یا تنگ جلی) گرفته است.
کمانچه چهار گوشی به تعداد سیمهای ساز، و به شکل میخ سرپهن از جنس چوب دارد، که در طرفین سر پنجهاند. قسمت پهن گوشی برای کوک کردن به چپ و راست میچرخد.
چوب باریک و کم ارتفاعی است که به اندازهی عرض دسته بوده و بین سرپنجه و دسته قرار میگیرد. سیمها از روی شیارهای کم عمق آن عبور میکنند و به گوشیها وصل میشوند.
قطعهای کوچک از جنس چوب یا فلز، که در انتهای بدنه کاسه نصب میشود و یک سیم به آن بسته میشود.
میلهای باریک، فلزی و متحرک به طول 10 سانتیمتر، که هنگام نوازندگی یک سر آن با پیچ به انتهای کاسه بسته میشود و سر دیگر آن روی پا یا زمین قرار میگیرد.
کمانچه دارای 4 سیم با ضخامتهای مختلف است.
وسعت معمول صدای کمانچه نزدیک به 3 اکتاو است، ولی به علت وجود کوکهای متفاوت، تمامی فواصل موسیقی (پرده، نیم پرده و ربع پرده) در این ساز قابل اجراست.
از شاخصترین نوازندگان کمانچه میتوان از حسین خان اسماعیل زاده، علی اصغر بهاری، مجتبی میرزاده، کیهان کلهر و اردشیر کامکار نام برد.
انگلیسی زبان شیرین جذابیه، هرچی بیشتر هم دربارهش بدونید جذابتر هم میشه، اصلاحات تو انگلیسی باعث میشه خیلی حرفهای صحبت کنید و در موقعیتهای مختلف احساسات و یا منظورتون رو خیلی خوب و روشن بیان کنید و حتی انگلیسی زبانها رو هم تحت تاثیر قرار بدین!
تو این مقاله ۱۰ تا اصطلاح رایج بریتانیایی و کلاسیک رو بهتون معرفی میکنیم، این اصطلاحات تو موقعیتها و سناریوهای مختلفی استفاده میشن و بین کسانی که با لهجه بریتیش صحبت میکنن، خیلی رایج تر هستن تا آمریکاییها!
DON’T GIVE UP THE DAY JOB
فرض کنید که تازه یه کاری رو شروع کردید، و یا چیزی رو برای اولین باره که داره امتحان میکنید و خوب هم پیش نمیرید! یکی میاد بهتون میگه " don't give up the day job!" که شاید به نظر برسه داره بهتون مشاوره مالی میده! ولی خب منظورش اینه که با این رویهای که دارید پیش میرید قرار نیست اتفاقی بیفته! به طور کلی از این اصطلاح زمانی استفاده میشه که کسی داره کاری رو انجام میده ولی انقدر بده که بعید به نظر میرسه موفق بشه!
Example: “After he failed to play Wonderwall by Oasis on his acoustic guitar at the party, we advised him not to give up his day job”.
WIND-UP MERCHANT
شما هم ممکنه کسی رو بشناسید که با حرفاش بقیه رو ناراحت میکنه و بعدش میگه "بابا شوخی کردم!"، انگلیسیا به اینجور آدما میگن : "wind-up merchant"! تو فضاهای مجازی هم معادل این اصطلاح رو trolls (ترولز) میگن!
خلاصه که اینجور آدما واسه تفریح خودشون، بقیه رو شوخی شوخی ناراحت میکنن و خیلی "wind-up merchant" تشریف دارن!
Example: “Steven’s smart, but he’s such a wind-up merchant; he knowingly offends us just so he can laugh at us for being upset”
SPANNER IN THE WORKS
وقتی کسی یا چیزی یهو سر راه نقشههاتون سبز میشه از این اصلاح استفاده کنید! در اصل این جمله وقتی به کار میره که یه چیزی وارد موتور ماشین و یا قسمتهای دیگهش میشه و اونو از کار میندازه! البته هر اتفاقی تو زندگی که باعث عقب افتادن کاری بشه به عنوان spanner in the works به حساب نمیاد! واتفاقاتی رو میگن که منجر به مشکلات واقعی بشن.
Example: “Mick is usually great, but the fact that he wants to come over the same week as my parents makes him a real spanner in the works”
TAKE THE BISCUIT
اگر هر چیزی یا کسی خیلی شمارو اذیت و برانگیخته کنه، و یا در نوع خودش خیلی احمقانه باشه، میتونید اصطلاح "take the biscuit" رو استفاده کنید که معادل آمریکاییش هم میشه "take the cake ". تنها تفاوت بین این دوتا جمله اینه که آمریکایی ها تو موقعیتهای مثبت ازش استفاده میکنن ولی انگلیسیها وقتی یه اتفاق منفیای میفته!
Example: “I was mad when you didn’t do anything for the group project, but you really took the biscuit when you didn’t even show up for our presentation”.
:OVER-EGG
تو فارسی بهش میگیم "از شور به در کردن!" یعنی رو یه کاری انقدر فکر و انرژی و زمان میذاری و انقدر تکرارش میکنی که خراب میشه! مثل این میمونه که به کیکیت زیاد تخم مرغ بزنی! این اصطلاح رو اصلا از همین جمله گرفتن و معادلش میشه "over-exciting" که ینی بیش از حد انجام دادن یه کاری!
Example: “The cheese bread I made was great, but I over-egged when I added habanero peppers on top”.
WIND YOUR NECK IN
این دقیقا همون "سرت به کار خودت باشه"ست که ما ازش استفاده میکنیم! وقتی چیزی مستقیما به کسی مربوط نیست و الکی داره دخالت میکنه این اصطلاح رو براش به کار میبریم.
Example: “I get that you don’t want them to be mad at each other, but you’re not involved in their issue, so you should probably wind your neck in”.
BOB’S YOUR UNCLE
ریشهی این اصطلاح خیلی مشخص نیست که از کجا میاد، ولی در واقع وقتی به کار میره که یه کاری خیلی سخت تر از اونی بوده که فکرشو میکردی، تو فارسی هم به کنایه میگیم "'گفتنش آسونه" معادل دیگهی انگلیسیش هم "easier said than done " رو میشه مثال زد!
Example: “Just find a beat, record some vocals, and get them mixed and mastered. Bob’s your uncle, you’ve created a song!”
A FEW SANDWICHES SHORT OF A PICNIC
این اصطلاح خاص، آماده نبودن رو توصیف میکنه. در واقع برای کسی به کار میره که آمادگی و آگاهی کاملی از کاری که داره انجام میده رو نداره.
Example: “He’s a lot of fun to hang out with, but the fact that he thought it’d be okay to come to my house at midnight shows he’s a few sandwiches short of a picnic”.
FULL OF BEANS
این اصطلاح خیلی رایجه و کسی رو توصیف میکنه که خیلی مشتاق و پر انرژیه!منظور از دونهها (beans) هم اینجا همون دونههای قهوهست! ریشهی اون برمیگرده به این حقیقتی که دونههای قهوه پر از کافئینن! ( coffee beans).
Example: “You must be really full of beans this morning! How did you get up at sunrise and go on a run before I was awake?”.
QUIDS IN
اگه دارید روی یه کاری وقت و سرمایه میذارید و جواب هم میگیرید، میشه گفت شما "quids in" هستین! تو انگلیسی عامیانه به پوند میگن کوئید، و وقتی از اصطلاح "quids in" استفاده میشه، یعنی شما رو شانسید و حسابی دارید سود میبرید!
Example: “I can’t believe it! He played the lottery and he somehow managed to be quids in”.
پیانو در تاریخ موسیقی، چه مدرن و چه کلاسیک، سازی بسیار موثر بوده است. این ساز محبوب و زیبا در ایتالیا و در سال ۱۷۰۰ میلادی ساخته شد. برخی پیانو را تکامل یافتهی ساز هارپسیکورد میدانند. پیانو در طیی سالها تکامل خود به شکلهای مختلفی از جمله پیانو رویال، پیانو دیواری، دیجیتال، هیبریدی و در نهایت کیبورد درآمد. در این مقاله ۱۰ حقیقت جالب را دربارهی این ساز بیان کردیم که شاید نمیدانستید!
۱- کشش سیمها
پیانوها معمولا حدود ۲۲۰ تا ۲۳۰ سیم فلزی دارند که خیلی محکم در کنار هم بسته شدند تا هنگام ضربهی چکش صدا تولید کنند. هر سیم به طور معمول حدود ۱۶۸ پوند فشار را متحمل میشود که باعث میشود کشش بیشتر پیانوهای استاندارد بین ۱۸ تا ۲۰ تن باشد، البته بعضی از پیانوها کشش وحشتناک ۳۰ تنی را هم تحمل میکنند. این حقیقت شگفت انگیز است که باعث میشود کوک کردن پیانوها کار سخت و پیچیدهای بوده و فقط توسط یک متخصص قابل انجام باشد.
۲- پیانوی کهکشانی
پیانوی کهکشانی توسط کمپانیِ سازهای کهکشانی در دبی ساخته شده که تخصصشان ساخت سازههای عجیب و لوکس است. پیانوهای زیادی وجود دارند که مانند اثری هنری هستند، اما این سازه را میتوان خاص ترینشان دانست. پیانوی کهکشانی را با قیمت ۱.۳۶ میلیون دلار میتوان یکی از گرانترین سازهای دنیا خواند. بدنهی این پیانو از ورقهای طلای ۲۴ عیار ساخته شده و دارای درب اتوماتیک و کلیدهای منحنی است.
۳- گرانترین پیانو
این پیانو ساختهی دست هایزمن است و برای اولین بار در المپیک ۲۰۰۸ پکن توسط پیانیست معروف چینی، لانگ لانگ، نواخته شد. این پیانو طراحی زیبا و شفافی دارد و به همین خاطر، به آن پیانوی کریستالی میگویند. این پیانو به قیمت ۳.۲۲ میلیون دلار به فروش رسید و گرانترین پیانوی دنیا نام گرفت.
۴- اولین پیانوی اختراع شده
اولین پیانو در سال ۱۹۰۷ در ایتالیا توسط بارتولومئو دی فرانچسکو کریستوفورتی، که سازندهی معروف سازهارپسیکورد بود، ساخته شد. اولین ساختهی او را "هارپسیکورد با صدای بلند و نرم "میخواندند، این نام البته بعدها به پیانو کوتاه شد. هارپسیکورد تنها صداهایی در حجم و رنجی خاص را تولید میکرد، بنابراین ساخت سازی که به تماس حساس باشد، تحولی عظیم محسوب میشد. اولین پیانویی که اختراع شد بسیار گران بود، به طوریکه خرید آن برای خانوادههای ثروتمند نیز به سادگی امکان پذیر نبود.اولین پیانوها قطعا متفاوت بودند و به خوبی پیانو های امروزی هم نبودند. در قرن نوزده میلادی بود که پیانویی با ظاهررایج امروزی ساخته شد.
۵- پیانوهای دیجیتال
پیانوهای دیجیتال برای نخستین بار در ۱۹۸۰ وارد بازار شدند، اگرچه سازهای الکترونیکی ۶۰ سال قبل از آن وارد دنیای موزیک شده بودند. اولین نمونهی پیانوی دیجیتال در واقع ساز آکوستیکی بود که توسط یک ارتقا دهنده، امکان تقویت صدا را میداد، بسیار هم محبوب بود و هنرمندان مشهوری همچون ری چارلز و دوک الینگتون، آن ساز را مینواختند.
۶- بزرگترین پیانوی دنیا
رکورد دار ساخت بزرگترین پیانو در دنیا، آقای آدریان مان نیوزلندی است. ساخت این پیانوی غول آسا ۴ سال زمان برد، وزن این ساز ۴ تن است و طولش به ۵.۷ متر میرسد. آقای مان ۲۵ ساله بود که موفق به اتمام ساخت این ساز غول پیکر شد.
۷- کوک کردن پیانو
یک پیانوی جدید باید سالی ۴ بار کوک شود که بعدها به ۲ بار در سال کاهش مییابد. همچنین پیانوها اگر در محیط های خیلی مرطوب و یا خیلی خشک نگهداری میشوند، باید کاملا کوک بمانند. پیانوهای دیجیتال نیاز به کوک شدن ندارند، گرچه نگهداری نامناسب از آنها منجر به تاب برداشتن صدایشان میشود.
۸- پیانو ساز زهی است یا کوبهای؟
این موضوع همیشه بحثی داغ در میان موزیسینها بوده است، شاید برای شما هم جالب باشد که بدانید این ساز را سازی کوبهای میدانند. گرچه پیانو توسط سیمها و در اثر برخورد چکش به آنها نواخته میشود، اما در ارکستر سمفونیک در میان سازهای کوبهای جای دارد.
۹- پیانوهای دیواری از پیانوهای رویال آهسته تر هستند
نواختن پیانوی رویال سریعتر از پیانوهای دیواری است، به این خاطر که پیانوی رویال دارای یک اهرم تکرار است و به نوازنده اجازهی تکرار نت ها حتی وقتیکه کلید کاملا بالا نیامده است را میدهد. اما نواختن نت تکراری در پیانوهای ایستاده نیازمند بالا آمدن کامل کلید است.
۱۰- پیانو، پادشاه سازهای موسیقی
پیانو را پادشاه سازها میدانند، دلیل آن هم اینست که رنج نتهایی که میتوان با پیانو نواخت بسیار وسیع و گسترده است ، از کوتاهترین تا بالاترین نتها با این ساز منحصر بفرد نواخته میشود.همچنین پیانو تنها سازیست که امکان همنوازی و نواختن ملودی به طور همزمان در آن وجود دارد، این دلایل است که پیانو را به سازی کامل و مستقل تبدیل میکند.