کلماتی که در سفر به استانبول لازم می شوند؟

 

همیشه مسافرت کردن و سفر رفتن و تجربه کردن لذت های زیادی دارد به خصوص که آن کشور ترکیه هم باشد و بتوانیم هم جاهای دیدنی ترکیه رو ببینیم و هم بتوانیم با ساکنین و شهروندان این کشور ارتباط داشته باشیم و هم بتوانیم زبان دیگری هم بیاموزیم.

نکته دیگری که وجود دارد این است که اکثر شهروندان کشور ترکیه زبان انگلیسی بلد نیستند و تنها راه ارتباطی با آن‌ها این است که به زبان خودشان با آن‌ها صحبت کنید؛ بنابراین زبان انگلیسی در هنگام سفر به ترکیه حتی در شهرهای اروپایی آن هم برای شما کاربرد چندانی نخواهد داشت.

البته ذکر این نکته نیز ضرورت دارد که در زمان سفر با تور ترکیه، نیاز به تسلط به زبان ترکی استانبولی نیست. شهروندان ترکیه به خوش‌رویی و مهمان‌نوازی شهرت دارند. حتی اگر  به زبان خودشان با آن‌ها صحبت نکنید، آن‌ها برخورد گرم و صمیمانه‌ای با شما خواهند داشت.

به‌طورکلی در هر کشور خارجی که قصد سفر با آن را داشته باشید، باید بتوانید با زبان آن کشور ارتباط برقرار کنید. اگر قصد سفر به کشور ترکیه را دارید و تصمیم دارید از اماکن دیدنی ترکیه بازدید کنید، بهتر است تا جای ممکن با کلمات پرکاربرد و کلیدی ترکی استانبولی آشنایی داشته باشید.

در این مطلب برخی کلمات کلیدی را در ترکی استانبولی بیان کرده‌ایم که بیشترین کاربرد را داشته و بسیار رایج هستند.

 

کلمات پرکاربرد ترکی استانبولی

 

Merhaba

معنی: سلام

Teşekkür ederim

معنی: متشکرم

Sağol

معنی: متشکرم (غیررسمی)

Afedersiniz

معنی: ببخشید، معذرت می‌خواهم

Lütfen

معنی: لطفاً

Şerefe!

معنی: به‌سلامتی

Hoşça kal

معنی: خداحافظ

Fiyatı ne kadar?

معنی: قیمتش چقدر است؟

Hesap lütfen

معنی: صورت‌حساب لطفاً

Banyo nerede?

حمام کجاست؟

Türkiye

معنی: ترکیه

Türk

معنی: ترک

Türkçe

معنی: ترکی (زبان)

Evet

معنی: بله

Hayır

معنی: نه

Bir

معنی: یک

İki

معنی: دو

Üç

معنی: سه

Bu

معنی: این

Şu

معنی: آن

 Çok iyi

معنی: خیلی خوب

Güzel

معنی: زیبا، قشنگ

Lezzetli

معنی: خوشمزه

Bundan hoşlanıyorum

معنی: این را دوست دارم.

Tamam mı?

معنی: حله؟ باشد؟

Tamam

معنی: باشه. خوبه.

Bu iyi

معنی: این خوب است.

nerede?

معنی: …. کجاست؟

Ne?

معنی: چی؟

Ne zaman?

معنی: چه زمانی؟

Az / Biraz

معنی: کم، یک کمی

Hoş geldiniz!

معنی: خوش آمدید

Günaydın

معنی: صبح‌به‌خیر

İyi geceler

معنی: شب‌به‌خیر

Hoşça kal!

معنی: خداحافظ، به‌سلامت

Görüşmek üzere

معنی: به امید دیدار

Çok teşekkürler

معنی: خیلی ممنون

Rica ederim

معنی: خواهش می‌کنم.

Sorun değil

معنی: مشکلی نیست.

Seni seviyorum

معنی: دوستت دارم.

Tebrikler!

معنی: تبریک

Üzgünüm

معنی: متأسفم

Ne tavsiye edersiniz?

معنی: چه توصیه‌ای دارید؟

Bir fotoğraf çekebilir miyim?

معنی: یک عکس می‌توانم بگیرم؟

O nedir?

معنی: آن چیست؟

Nerelisiniz?

معنی: اهل کجا هستید؟

lıyım

معنی: اهل …. هستم.

Nasıl gidiyor?

معنی: اوضاع چطوره؟ حالت چطوره؟

İyiyim

معنی: خوبم

Adınız ne?

معنی: اسم شما چیست؟

Benim adım …

معنی: اسم من … است.

Tanıştığımıza memnun oldum

معنی: از آشنایی‌تان خوشوقتم.

Ben de memnun oldum

معنی: من هم خوشوقتم.

Burada

معنی: اینجا

Orada

معنی: آنجا

İlginç

معنی: جالب

Mümkün

معنی: ممکن

Doğru

معنی: درست، صحیح

Harika

معنی: عالی

Favori

معنی: موردعلاقه

Ünlü

معنی: مشهور

Muhteşem!

معنی: فوق‌العاده

Meşgul

معنی: پرمشغله

Hazır

معنی: آماده

Daha sonar

معنی: بعداً

Şimdi

معنی: الان

Ben

معنی: من

Sen

معنی: تو (غیررسمی)

Siz

معنی: شما (رسمی یا برای جمع)

Arkadaş

معنی: دوست

Hiçbir şey

معنی: هیچی

Daha çok

معنی: بیشتر

Belki

معنی: شاید

۷۴.Elbette

معنی: البته

Katılıyorum

معنی: موافقم

Anlıyorum

معنی: فهمیدم

Anlamıyorum

معنی: نمی‌فهمم

Lütfen tekrarlar mısın?

معنی: لطفاً تکرار می‌کنید؟

İngilizce konuşabiliyor musun?

معنی: می‌توانید انگلیسی صحبت کنید؟

Çok az Türkçe konuşabiliyorum

معنی: من می‌توانم خیلی کم ترکی صحبت کنم.

Türkçe’de nasıl … dersiniz?

معنی: در ترکی چطور …. را می‌گویید؟

ne demek?

معنی: …. به چه معناست؟

Buradan internete girebilir miyim?

معنی: از اینجا می‌توانم به اینترنت وصل بشم؟

Yakınlarda iyi bir restoran önerebilir misiniz?

معنی: آیا می‌توانید یک رستوران در این نزدیکی پیشنهاد بدهید؟

Biraz indirim yapabilir mısınız?

معنی: کمی تخفیف می‌توانید بدهید؟

İmdat!

معنی: کمک!

Polis

معنی: پلیس

Doktor

معنی: دکتر

Kayboldum

معنی: گم شدم

Hangi yöne?

کدام راه؟

Bankamatik

معنی: خودپرداز، ATM

Bugün

معنی: امروز

Meşgul

معنی: پرمشغله

Hazır

معنی: آماده

Daha sonar

معنی: بعداً

Şimdi

معنی: الان

Ben

معنی: من

Sen

معنی: تو (غیررسمی)

Siz

معنی: شما (رسمی یا برای جمع)

Arkadaş

معنی: دوست

Hiçbir şey

معنی: هیچی

Daha çok

معنی: بیشتر

Belki

معنی: شاید

Elbette

معنی: البته

Katılıyorum

معنی: موافقم

Anlıyorum

معنی: فهمیدم

Anlamıyorum

معنی: نمی‌فهمم

Lütfen tekrarlar mısın?

معنی: لطفاً تکرار می‌کنید؟

İngilizce konuşabiliyor musun?

معنی: می‌توانید انگلیسی صحبت کنید؟

Çok az Türkçe konuşabiliyorum

معنی: من می‌توانم خیلی کم ترکی صحبت کنم.

Türkçe’de nasıl … dersiniz?

معنی: در ترکی چطور …. را می‌گویید؟

ne demek?

معنی: …. به چه معناست؟

Buradan internete girebilir miyim?

معنی: از اینجا می‌توانم به اینترنت وصل بشم؟

Yakınlarda iyi bir restoran önerebilir misiniz?

معنی: آیا می‌توانید یک رستوران در این نزدیکی پیشنهاد بدهید؟

Biraz indirim yapabilir mısınız?

معنی: کمی تخفیف می‌توانید بدهید؟

İmdat!

معنی: کمک!

Doktor

معنی: دکتر

Kayboldum

معنی: گم شدم

Hangi yöne?

کدام راه؟

Bankamatik

معنی: خودپرداز، ATM

Bugün

  معنی: امروز

 

سخن پایانی 

 

در این مقاله کلمات کلیدی و پرکاربرد ترکی استانبولی برای آشنایی برای شما با این زبان آورده شده است. اگر قصد آشنایی و شروع یادگیری این زبان را دارید، این مطلب می‌تواند به شما کمک کند. اما درصورتی‌که قصد یادگیری این زبان را به طور کامل و جدی دارید،

بهتر است با تهیه منابع یادگیری این زبان و شرکت در کلاس‌های زبان ترکی استانبولی اقدام به یادگیری این زبان کنید 


ده تا از بهترین عکاس‌های پرتره مشهور جهان که باید بشناسید

پرتره یکی از اجزای مهم اثر های هنری است. زمان ابداع آن بر میگیرد به اوایل شروع مسیحیت و تا به امروز نقش مهمی در آثار هنرمندان ایفا کرده است.پرتره سبک‌های مختلفی را شامل می‌شود. از جمله آن‌ها می‌توان به پرتره در عکاسی، سنگ‌تراشی، مجسمه‌سازی و نقاشی اشاره کرد

اما پرتره چیست؟ می‌توان پرتره را به این شکل تعریف کرد که بیانی هنرمندانه از یک فرد است که مهم‌ترین عنصر آن چهره، شخصیت و احساسات درونی آن فرد است که به طرز آشکاری باید مشخص باشد. اصلی‌ترین هدف پرتره نمایش یک شخصیت و احساسات او است.

عکاس‌های پرتره معمولاً سوژه خود را از بین افراد بومی در سراسر دنیا انتخاب کرده و به طور معمول عکس‌های خود را در طول سفر خود در نقاط مختلف ثبت می‌کنند. مضمون اصلی عکس‌های پرتره اغلب برجسته‌سازی نابرابری‌های اجتماعی است.

در ادامه این مطلب، ۱۰تن عکاسان مشهور پرتره در جهان را به شما معرفی می‌کنیم.

تن عکاسان مشهور جهان در زمینه پرتره 

 

اگر به حوزه عکاسی علاقه‌مندید یا به‌تازگی قصد شروع عکاسی به‌خصوص عکاسی پرتره را دارید، یکی از مهم‌ترین قدمها شناخت بزرگان این حوزه و یادگیری اصول درست این هنر از آن‌ها است. به همین منظور ما در ادامه این مطلب، ده تن عکاسان مشهور پرتره در جهان را به شما معرفی می‌کنیم.

        Steve McCurry  

استیو مک کری، توسط عکس معروفی که گرفت به شهرت رسید. عکس معروف او «دختر افغان» نام داشت که آن را در پیشاور پاکستان در یک اردوگاه پناهندگی ثبت کرده بود. نکته جالب در مورد این عکس این است که تحت عنوان شناخته‌شده‌ترین و معروف‌ترین عکس National Geographic شناخته می‌شود.

 

 

Lee Jeffries    

لی جفریس عکاسی است که به پرتره‌های سیاه‌ و سفیدی که از افراد بی‌خانمان ثبت کرده است شناخته می‌شود.

در پرتره‌های او می‌توانید بارقه هایی  از امید را احساس کنید. این احساس از نگاه سوژه سرچشمه می‌گیرد به طوری که برای بیننده کاملاً ملموس است.

 

 

 Jimmy Nelsson  

پرتره‌های جیمی نلسون اغلب از افراد قبیله‌ای و بومی گرفته شده و مجموعه آثار او در بیشتر از ۱۶ کشور جهان ثبت شده است. عکس‌های پرترة جیمی نلسون روایتگر داستان زندگی‌اش است و کتاب او نیز برای خرید در بازار موجود است.

 

 

 

    Rehahn 

 

تمرکز ریهاهان بیش از همه بر روی عکس‌برداری از کشورهای ویتنام، کوبا و راجستان است. شهرت این عکاس به دلیل نمایش روح موضوعات در عکس‌هایش است. ریهاهان را می‌توان از بهترین عکاسان پرتره جهان دانست.

 

 

Eric Lafforgue   

 

اریک لا فورک بیشتر عکس‌های خود را در کره شمالی ثبت کرده و نکته جالب در مورد عکس‌های او این است که هر کدام از عکس‌هایش داستان خاص خود را دارد. عکس‌های ثبت شده توسط این عکاس برخی از احساسات واقعی سوژه را به‌خوبی به تصویر کشیده است.

 

 

 Manny Librodo 

مانی لیبرودو به «جادوگر فتوشاپ» نیز مشهور است. عکس‌های پرتره او هرکدام روایتگر داستانی خاص و جزو آثار هنری خاص و ناب هستند.

 

 

 Lisa Kristine

 

لیزا کریستین درواقع تصویرگر کرامت انسانی در همه عکس‌ها است و به عکاس بشردوست مشهور شده است. این عکاس در بیشتر از ۱۰۰ کشور جهان مستندگر فرهنگ بومی است و شهرت خود را از نقشی که در افشای برده‌داری مدرن داشته به دست آورده است.

 

 

 David Lazar  

دیوید لزار همواره در عکس‌هایش به دنبال ثبت وقایع زندگی بوده و اکثر عکس‌هایش را در برزیل، بنگلادش و کنیا ثبت کرده است.

 

  Joel Santos   

 

جوئل سانتوس از طریق عکس‌های پرتره خود احساسات خود را به مخاطب به نمایش می‌گذارد. چند دقیقه نگاه دقیق به پرتره‌های او کافی است تا همه چیز را از آن‌ها دریابیم.

 

 

 

 Phil Borges 

 

فیل بورگس عکاسی است که از پناهندگان تبتی عکس‌برداری می‌کند. عکس‌های پرتره او به طور ویژه‌ای خاص است و نشانگر سختی‌ها و رنج‌های او در کارش است.

نگاهی دقیق به آواز

 

نگاهی دقیق به آواز

 

صدا خوب برای خواننده شدن طرفداران بسیاری دارد و اکثر مردم به دنبال خواننده شدن برای مطرح شدن در فضای هنری هستند.برای خواننده شدن  حرفه ایی  فقط صدای خوب  بودن لازم نیست و علاوه بر آن  تکنیک های لازمی می خواهد و فراگیری این تکنیک ها باعث  این میشود که در هر سبکی که می خواهیم فعالیت داشته باشیم موفق می شویم.در طول سالیان متمادی، فرهنگ‌های مختلف در سراسر جهان بستری فراهم آورده‌اند تا انواع مختلفی از سبک‌های آواز متولد شوند و رشد کنند. در این مقاله به معرفی این سبک‌ها خواهیم پرداخت

 

 

سبک پاپ:

اگر موسیقی و آواز را غذا در نظر بگیریم؛ آن وقت سبک پاپ در مقابل آن‎ها شبیه یک آبنبات است. این نوع از آواز، سرگرم‌کننده است و می‌تواند عاشقانه هم باشد؛ اما اگر به دنبال یک قطعه‌ی پر از احساسات هستید؛ سراغ موسیقی پاپ نروید! آواز پاپ، در دل خود سرشار از رقص و ریتم است و همین باعث شده تا مخاطبین زیادی داشته باشد و حتی بر سایر سبک‌های موسیقی فرمانروایی کند.

 

توصیه‌هایی برای تمرین آواز پاپ:

.یاد بگیرید که چگونه لرزش صدای خود را کنترل کنید.

با صداهای مختلف تمرین کنید؛ صداهای کوتاه، صداهای تند و سریع.

بر نحوه‌ی اجرای خود روی صحنه تمرکز کنید و سعی داشته باشید بر صحنه مسلط بمانید.

 

راک:

 

شاید از شنیدن این حقیقت که سبک راک در واقع از نسل سبک بلوز است؛ شگفت‌زده شوید! به بیان دیگر، آن هنگام که موسیقی و آواز بلوز کمی موزون‌تر شد؛ راک شکل گرفت. تفاوت راک با بلوز علاوه بر ریتمیک بودن، در آن است که راک از آوای سنگین‌تر و خشن‌تری ساخته شده است و همین ویژگی هم به شاخصه‌ی اصلی آن تبدیل شده است. امروزه هنرمندان مختلفی در این زمینه فعالیت می‌کنند.

 

توصیه‌هایی برای تمرین آواز راک:

 

ویبراتورهای مختلف را هنگام آواز تمرین و با صدای خود بازی کنید؛ اما نه بیش از اندازه!

از فریاد زدن و رها کردن صدای خود نترسید. با خودتان راحت باشید. 

 

اپرا و کلاسیک:

 

هر چند که از این سبک آواز اغلب به عنوان قاعده‌مندترین و رسمی‌ترین شیوه‌ی اجرا یاد می‌شود؛ اما برخلاف این باور، اجرای اپرا یا آواز کلاسیک تکنیک لرزش‌های کنترل نشده را می‌طلبد. هم‌چنین در این سبک، هنرمند باید از نظر احساسی کاملا خود را رها کند. با این وجود به دلیل این که کمی از صمیمیت به دور است؛ ارتباط محدودی با مخاطب‌اش برقرار می‌کند و شنوندگان کمتری دارد. گوش فرا دادن به این نوع آواز، مانند تماشا کردن یک نقاشی کلاسیک است.

توصیه‌هایی برای تمرین آواز کلاسیک و اپرا:

 

حین تمرینات خود؛ سعی کنید از سایر خواننده‌های اپرا تقلید نکنید. تنها کاری که لازم است انجام دهید؛ آزاد کردن صدای خودتان است.

سعی نکنید که لرزش‌های مصنوعی در صدای خود ایجاد کنید. به زمان اجازه دهید آهسته آهسته تکنیک‌های شما را تقویت کند.

یک معلم خوب پیدا کنید. به ندرت می‌توان آواز اپرا را به تنهایی آموخت.

 

کانتری:

 

 کانتری یکی از اولین‌های موسیقی مدرن آمریکایی بود که در ایالات جنوبی رایج شد. این سبک ترکیبی است از موسیقی کلیسا و بلوز آمریکایی که در طول زمان توسعه یافته است. ساز‌هایی مثل گیتار و ماندولین از ابزارهای نواختن سبک کانتری هستند. برای اجرای درست آواز کانتری به موسیقی‌های زیادی از این ژانر گوش کنید تا سبک شخصی صدای خود را پیدا کنید و در دام تقلید گرفتار نشوید.

توصیه‌هایی برای تمرین آواز کانتری:

دقت کنید تا مبادا لهجه‌ی خوانندگان معروف را در ادای کلمات تقلید کنید. به خودتان اعتماد داشته باشید.

.سبک کانتری نیازمند توانایی قصه‌گویی است. پس تلاش کنید تا از منابع مختلف قصه‌های گوناگون را دنبال کنید.

برای کارتان از جان و دل مایه بگذارید تا بتوانید با شنونده‌های خود صمیمی شوید.

 

بلوز و جز:

 

موسیقی بلوز از تعامل میان آوازهای مذهبی بردگان جنوب آمریکا و کلیسای همان ناحیه متولد شد. سبک جاز هم به عنوان فرزند این سبک، هم‌چنان به ریشه‌های خود وفادار است.

توصیه‌هایی برای تمرین سبک بلوز و جز:

. برای کسب مهارت هرچه بیشتر در این زمینه، از مطالعه‌ی تاریخ آن غافل نشوید. در این راستا مستند تماشا کنید و کتاب‌های موجود در بازار را هم بخوانید.

سعی کنید بر تئوری موسیقی مسلط شوید.

 

هیپ هاپ:

 

این سبک آوازی، به شدت موزون و خوش ریتم است و در دهه‌ی 70 ظهور کرد و بعد از آن هم بسیار مورد استقبال قرار گرفت. محبوبیت این سبک به قدری گسترده و عمیق بود که توانست بر سایر ژانرهای موسیقیی موثر باشد و زمینه‌ی ایجاد سایر انواع آن از جمله فانک و دیسکو را هم فراهم کند.

 

توصیه‌هایی برای تمرین آواز هیپ هاپ:

به ریشه‌های سبک هیپ هاپ مراجعه کنید. موسیقی فانک و رِگِی را با دقت گوش و بررسی کنید.

سعی کنید مهارت صحبت کردن حین آواز خواندن را در خودتان تقویت کنید؛ اما در اندازه‌ی یک رپر حرفه‌ای

از امتحان کردن تکنیک‌های متنوع و بازی کردن با  صدای خودتان نترسید.

 

معاصر:

 

سبک معاصر، ژانر منحصر به فردی است؛ چرا که دربرگیرنده‌ی گروه بزرگی از هنرمندان سبک‌های مختلف است که در این زمینه فعالیت می‌کنند. پایه و اساس این گونه از هنر آواز، همان موسیقی پاپ است، با این تفاوت که در حوزه‌ی ترانه، سبک معاصر نسبت به پاپ، بالغ‌تر می‌نماید. هر چند که مثل هر اثر دیگری مخالفان خود را هم دارد؛ اما قطعات بسیار باشکوهی در این سبک خلق شده‌ است.

 

توصیه‌هایی برای تمرین آواز معاصر:

 

تمرین کنید تا بتوانید برای دقایقی به طور متداوم و بدون وقفه آواز بخوانید.

. پیش از اینکه آواز بخوانید؛ واژه‌های ترانه‌تان را جداگانه و با صدای بلند تمرین کنید تا بر تلفظ آن‌ها مسلط شوید.

از تکنیک‌هایتان بیش از اندازه استفاده نکنید؛ صدایتان به تنهایی هم بسیار زیباست!

 

سخن پایانی:

 

تمام تلاشمان در این نوشتار بر این بود که راه را برای علاقه‌مندان به آواز هموارتر کنیم و در این مسیر پر از شگفتی، همراه‌شان باشیم. البته که در دنیای پر از خلاقیت امروزسبک‌های متنوع و پرشماری برای هر عرصه‌ی هنری وجود دارد و ژانرهای آواز هم محدود به آن چه که گفته شد نیست. امید که در این سفر هیجان‌انگیز موفق باشید.، 


یادگیری زبان کره‌ای را چگونه آغاز کنیم؟

یادگیری زبان کره‌ای را چگونه آغاز کنیم؟


!شاید دشواری زبان چینی باعث شده  که فکر کنیم ربان‌ کره‌ای یکی از دشوارترین زبان‌ها باشد اما برخلاف تصور اکثریت مردم، زبان کره‌ای یکی از آسان‌ترین زبان‌های دنیا برای یادگیری است، همچنین از متن نوشتاری کره‌ای می‌توان به عنوان یکی از ساده ترین نوشتارها بین تمامی زبان‌های جهان نام برد.پس ما میتوانیم با کمی تلاش پای خودمان را به سرزمین‌های غذاهای خاص و خوشمزه و صبح‌های آرام باز کنیم.

ما در ادامه مقاله یادگیری زبان کره‌ای را به سه مرحله ساده با نکات مفید تقسیم کرده‌ایم.

  

۱ لغات کره‌ای را فرا بگیرید

 

پس از یادگیری الفبای زبان کره‌ای، مرحله بعدی فراگیری لغات است. جمله معروفی وجود دارد که می‌گوید: شما واقعاً فقط به 500 کلمه نیاز دارید. ۵۰۰ کلمه معادل ۱۰ کلمه در هفته در یک بازه زمانی کمتر از یک سال است! شاید این جمله کمی اغراق‌آمیز به نظر برسد، اما واقعا امکانپذیر است. اگر از این ایده خوشتان آمد، یادگیری زبان کره‌ای را باهدف 10 کلمه در هفته شروع کنید.

گاهی اوقات تصمیم‌گیری برای یادگیری واژگان دشوار است، در اینجا است که دسته‌بندی‌های کلمات به کمک شما می‌آیند (به‌عنوان‌مثال کلمات مرتبط به احوال‌پرسی، احترام، غذا، حیوانات، صفت‌های رایج، حمل‌ونقل). شما همچنین می‌توانید از فرهنگ عامیانه (Pop Culture) برای فراهم‌سازی کلمات رایج کمک بگیرید. به‌عنوان‌مثال، با تماشای یک نمایش درام دبیرستانی می‌توانید زبان مربوط به بچه‌های مدرسه‌ای را فرا بگیرید، یا با گوش دادن Kpop زبان عاشقانه را.

 

نحوه تمرین Vocab

 

یکی دیگر از راه‌های تعامل با زبان، یادگیری کلمات مرتبط به اشیای موجود در یکی از اتاق‌های خانه خود است- به‌عنوان‌مثال کلمات زبان کره‌ای برای تمام وسایلی که معمولاً در آشپزخانه استفاده می‌شود (به‌عنوان‌مثال یخچال، توستر، بشقاب، کاسه و غیره).می‌توانید یک پرتره از ستاره محبوب K-pop خود را روی یخچال خود بچسبانید تا یادآوری شود هنگام استفاده از وسایل آشپزخانه، نام کره‌ای‌شان را بگویید. از دیگر ایده‌های آشپزخانه قرار دادن آهن‌ربا یا کارت‌پستال سوغاتی  کره بر روی یخچال، خوردن خوراکی‌های کره‌ای یا حتی نوشتن نام هر وسیله آشپزخانه بر روی تکه کاغذی با Hangul و قرار دادن آن کاغذها بر روی آن وسایل است.

ایجاد عادت‌های کوچکی از این قبیل راهی عالی برای تمرین مغز شما بدون نیاز به تلاش بیش‌ازاندازه است؛ و هرچه بیشتر بتوانید با تمرکز بیشتر بر هر آنچه زبان یا فرهنگ کره‌ای را برای شما جالب می‌کندعامل سرگرمی را افزایش دهید، تلاش کمتری برای تمرین  لازم خواهید داشت.

 

۲. Hangul را یاد بگیرید

 

اولین قدم برای یادگیری کره‌ای Hangul یا همان الفبای زبان کره‌ای است. اگر می‌خواهید به‌طورجدی این زبان را دنبال کنید، باید توانایی خواندن را در این زبان بدست آورید. الفبای زبان کره‌ای دارای 24 حرف است: 14 صامت و 10 مصوت.

خوشبختانه، Hangul الفبای بسیار آسانی است. وقتی که برای اولین بار به این الفبا نگاه می‌کنید، نمی‌توانید از آن سر در بیاورید؛ اما هنگامی‌که منطق و سادگی آن در تولید کلمات را بیاموزید، در یک بعدازظهر به‌کل الفبا مسلط خواهید شد!

Hangul یک الفبای جادویی است زیرا حروف نمادین هستند و صامت‌ها در واقع نمودارهای بسیار ساده‌ای از شکل دهان برای بیان هر صدا می‌باشند.

مصوت‌ها از سه علامت تشکیل‌شده‌اند: یک نقطه به نمایندگی از خورشید (به‌صورت نوشته‌ شده -)، یک خط افقی (ㅡ) به نمایندگی از زمین و یک خط عمودی (|) به نمایندگی از انسان‌ها که زمین و خورشید را به هم متصل می‌کنند.

 

نحوه تمرین Hangul

 

بسته به برنامه شخصی خود، باید بتوانید Hangul را طی چند هفته (کمتر!) یاد بگیرید. شما می‌توانید فرآیند یادگیری زبان کره‌ای را با بررسی تمامی حروف در کنار یکدیگر و سپس تقسیم آن‌ها به بخش‌های مختلفی به‌منظور به خاطر سپردن آن‌ها آغاز کنید.

یکی از راه‌های یادگیری زبان کره‌ای این است که یک هفته را صرف یادگیری هشت مصوت ابتدایی کنید و سپس یک هفته دیگر برای تمرین صدای Y و ترکیب‌های مصوت آن وقت بگذارید. سپس می‌توانید به سراغ حروف بی‌صدا بروید و دوباره آن‌ها را به گروه‌های تقریباً هشت‌حرفی تقسیم کنید. به‌این‌ترتیب، با صرف ده دقیقه در روز (به‌طور متوسط) به‌مرور می‌توانید Hangul را در مدت کمتر از دو هفته بخوانید.

هنگامی‌که حروف جداگانه را کاملاً فرا گرفتید، خواندن کلمات به طرز شگفت‌آوری راحت می‌شود. هرچه بیشتر بخوانید (حتی اگر یک کلمه از آنچه که می‌خوانید را نمی‌توانید درک کنید!)، سرعت خواندن شما بسیار بهبود می‌یابد. شما می‌توانید در بیشتر اوقات از طریق رسانه‌های اجتماعی، به‌ویژه با دنبال کردن اشخاص کره‌ای موردعلاقه‌تان در توییتر و اینستاگرام به تقویت مهارت خواندن خود بپردازید، به خصوص با توجه به این نکته که  متون به اشتراک گذاشته‌ شده در این رسانه‌ها بسیار کوتاه هستند.

 

3. بر افعال تمرکز کنید

 

یادگیری افعال رایج در زبان کره‌ای، سومین قدم شما برای شروع کار با این زبان است، زیرا افعال مهم‌ترین قسمت هر جمله کره‌ای هستند. درواقع، در زبان کره‌ای کاملاً رایج است که یک جمله را کاملاً بیان نکنید و تنها فعل آن را بگویید! به‌عنوان‌مثال، شما می‌توانید به‌راحتی بگویید «بخور» به معنای «من می‌خواهم غذا بخورم»، «بیایید غذا بخوریم» یا «آیا می‌خواهید غذا بخورید؟» و معنی هر جمله را به‌طورکلی می‌توان از زمینه گفتگو و لحن شما برداشت کرد.

به افعال پرکاربرد در انگلیسی و هر زبان دیگری که بلد هستید فکر کنید، چنین افعالی می‌توانند شروع خوبی باشند، برای یادگیری فهرستی از این افعال را بنویسید و آن‌ها را در فرهنگ لغات زبان کره‌ای جستجو کنید.

 

نحوه تمرین افعال

 

مانند سایر واژگان، اگر با فعل‌های پرکاربرد شروع کنید، می‌توانید به‌جای فارسی از کلمات کره‌ای استفاده کنید. به‌عنوان‌مثال، شما می‌توانید به جای استفاده از فعل «بریم»، از کلمه کره‌ای가자 (کا- جا!) استفاده کنید.

همانند Hangul، عاقلانه است که هم‌زمان تعداد کمی از افعال را یاد بگیرید و به‌اندازه کافی تمرین کنید تا به خوبی بر آن‌ها مسلط شوید. پنج فعل جدید در روز و مرور آن‌ها می‌تواند هدفی بسیار خوب برای شروع یادگیری زبان کره‌ای باشد. روزانه ده تا پانزده دقیقه وقت برای فراگیری افعال جدید کافی است.

درحالی‌که مدت‌زمانی که می‌توانید برای مرور و حفظ کلمات زبان کره‌ای به حافظه بلند مدت خود صرف کنید محدودیتی ندارد، اما یک دوره کوتاه‌مدت (مثل 10 دقیقه) تمرین مرتب و روزانه و همچنین استفاده از فلش کارت‌ها می‌تواند نتیجه فوق‌العاده‌ای را در پی داشته باشد.

 

 


!زبان فرانسوی را بیشتر بشناسید


!زبان فرانسوی را بیشتر بشناسید

 

مطمعنم شماهم مثل من با گوش دادن به أهنگ فرانسوی و یا دیدن یک فیلم ازین کشور شیفته‌ی این زبان شدید و یادگیری این زبان رو تو برنامه‌ی زندگیتان قرار دادید.کاملا هم  طبیعیه چون این زبان علاوه برا آوای دلنشین و ادبیات غنیی که داره پر از رمز و رازه که در مقاله به توضیحش می پردازیم

 

 

وجود زبان دیگری پیش از فرانسوی

 

پیش از زبان فرانسوی، زبان لاتین در بین مردم این کشور رایج بوده است. همچنین زبان رومی مشتقی از زبان لاتین است و زبان فرانسوی نیز در ابتدا رومی بوده است. در عصر آهن، فرانسه بخشی از منطقه گیل بوده که ساکنین آن به زبان لاتین صحبت می‌کردند.

اکثر بومیان این منطقه، تا قبل از انقلاب فرانسه، به زبان فرانسوی صحبت نمی‌کردند. در قرن ۱۷ آکادمی زبان فرانسه به وجود آمد که باعث توسعه زبان فرانسه شد. در مناطق مختلف کشور،  زبان فرانسوی با لهجه‌ها و گویش‌های محلی مختلفی صحبت می‌شد. این مسئله موجب عدم توانایی ارتباط بومی‌ها با بومی‌های مناطق دیگر شد. بعد از انقلاب فرانسه، با مداخله مستقیم دولت، تصمیم بر این شد که زبان فرانسوی به زبان رسمی این کشور تبدیل شود.

 

زبان فرانسه زبان رسمی 29 کشور دنیا

 

زبان بومی بسیاری از کشورهای مستقل در سراسر دنیا همچون کانادا، بلژیک، سنگال، جیبوتی و سوئیس،  فرانسه است. همچنین ساکنین کشورهای ماداگاسکار و وانواتو نیز به زبان فرانسوی صحبت می‌کنند.

گسترش استعمار امپراتوری فرانسه در قرون ۱۷ تا ۲۰ میلادی از اروپا به آمریکا و آفریقا و حوزه دریای کارائیب، مهم‌ترین دلیل تبدیل زبان فرانسوی به زبان رسمی مردم این کشورها است.

زبان فرانسوی در نقاط مختلف جهان ارزش و اهمیت زیادی دارد و در بسیاری از قراردادهای بین‌المللی و دیپلماتیک، در کنار زبان انگلیسی از این زبان به‌عنوان زبانی مهم استفاده می‌شود. نکته دیگر آن که در حدود ۲۰۰ میلیون نفر در کل جهان، به این زبان صحبت می‌کنند.

 

تأثیرگذاری زبان فرانسوی بر زبان انگلیسی

 

بعد از فتح نورمنان انگلیس، زبان فرانسه به زبان اشرافی و اداری تبدیل شد و این موضوع سبب راه یافتن بسیاری از عبارات و واژه‌های فرانسوی به زبان انگلیسی شد. در طول قرن‌ها، زبان فرانسوی تأثیر زیادی بر زبان انگلیسی گذاشت و همین عامل باعث شد تا امروزه ریشه ۴۵ درصد از کلمات انگلیسی از زبان فرانسوی باشد!

 

همسایگان بومی فرانسوی در آمریکا

 

تعداد زیادی از فرانسوی‌زبانان، ساکن قاره آمریکا هستند. نکته قابل‌توجه در این مورد این است که زبان اکثر ساکنین لوییزیانا که یکی ازایالت‌های جنوبی آمریکا است، گویشی از فرانسوی می‌باشد. همچنین ایالت هایی مثل میشیگان، داکوتای شمالی، ورمنت، ماساچوست و میسوری نیز به زبان فرانسوی صحبت می‌کنند.

فرانسوی‌ها اولین اروپایی‌هایی بودند که پا به این مناطق از آمریکا گذاشتند و به همین علت بعضی از بومیان این مناطق به فرانسه صحبت می‌کنند.

همچنین به دلیل قرارگرفتن کانادا در شمال ایالت نیوانگلند، زبان مردم این منطقه نیز مشتقی از فرانسوی و کانادایی است.

 

 

تلفظ متفاوت کلمات در گویش‌های مختلف

 

لهجه و گویش‌های مختلفی برای زبان فرانسوی وجود دارد. حتی در کشور فرانسه نیز این گویش‌ها مختلف است. این موضوع به وضوح به ما نشان می‌دهد که این زبان زنده مرتب درحال ‌رشد و تغییر است. اما باید بدانید که پاریسی‌ها دارای گویشی خاص در بین دیگر افراد فرانسوی ‌زبان هستند.

در کل جهان لهجه و گویش فرانسوی به ۳ دسته کلی تقسیم می‌شود:

۱- اروپایی ۲- کانادایی ۳- آفریقایی

 

هیچ کلمه اصلی فرانسوی حرف W ندارد

 

حرفw  از زبانهای دیگر وارد زبان فرانسوی شده و ریشه فرانسوی ندارد؛ بنابراین کلماتی که در فرانسوی دارای حرف w هستند، ریشه فرانسوی نداشته و در قرن نوزدهم از کشورهای مجاور و به دلیل نفوذ آن همسایه‌ها به زبان فرانسه، به الفبا اضافه شده و این حرف بنابر تاثیری که از هر زبان گرفته با همان آوا در فرانسه تلفظ می شود. مثلا در آلمانی w صدای v می دهد و در فرانسه می گوییم vagɔ̃/ wagon/ در صورتیکه week-end از انگلیسی اومده و /wikɛnd/ تلفظ می شود. به همین ترتیب ، لغاتی که در زبان فرانسوی با حرف W آغاز می‌شوند، گاهی با تغییر روبه ‌رو می‌شوند و V جای آن را می‌گیرد.

 

زبان بسیاری از داستانهای مشهور فرانسوی است

 

بسیاری از نویسندگان  بزرگ جهان که آثار ماندگاری منتشر کرده‌اند، فرانسوی ‌زبان بوده‌اند و آثار ادبی آنها نیز به زبان فرانسوی نگاشته شده است. از بین آثار این نویسندگان مشهور می‌توان به داستان کنت مونت کریستو اثر الکساندر دوما و داستان بینوایان اثر ویکتور هوگو اشاره کرد.

 

 

حرف E رایج‌ترین و پرتکرارترین حرف در زبان فرانسوی

 

بر اساس تحقیقاتی که توسط زبان‌شناسان انجام شده است، پرتکرارترین و رایج‌ترین حرف در زبان فرانسوی، حرف E است. اکثر لغات این زبان، این حرف را در خود دارند. می‌توان گفت این حرف یکی از حروف اصلی و پرکاربرد در زبان فرانسوی است.

حرفی که هرگز خوانده نمی‌شود!

حرف h هیچگاه در فرانسه خوانده نمی‌شود مگر اینکه در کنار c قرار بگیرد. حرف z خوانده می‌شود مگر آنکه آخر کلمه قرار گیرد که در این صورت خیلی از حروف دیگه هم در آخر کلمات خوانده می‌شوند مثل d، t، s، x...