سازهای ارکستر


ارکستر شامل یک رهبر ارکستر که قلب ارکستر است و گروهی از نوازندگان می‌باشد و شمار نوازندگان معمولا بین ۶۵ تا ۱۱۰ نوازنده است

در این مقاله به معرفی ارکستر و انواع آن میپردازیم

 

 

نامگذاری ارکسترها

 

نامگذاری هر ارکستری معمولا براساس نوع قرارگیری و تعداد سازها در آن انجام می‌شود. به طور مثال، بزرگ‌ترین نوع ارکستر، یعنی ارکستر سمفونی ، به معنی این است که در آن از کلیه گروه‌های سازی و تقریبا تمام سازهای موسیقی کلاسیک غربی مورد استفاده قرار گرفته شده‌ است.

در مقابل، در ارکسترهای کوچک‌تر، تنها بخشی از سازهای موسیقی کلاسیک وجود دارد و آن را با نام‌ها متفاوتی می‌شناسند؛ ازجمله این ارکسترها می‌توان به ارکستر مجلسی اشاره کرد که به ارکستری می‌گویند که در آن از سازهایی مثل زهیِ آرشه‌ای، سازهای بادی چوبی و سازهای کوبه‌ای و سازهای کلیدی مثل پیانو استفاده می‌شود.

برخی از عنوان‌های ارکسترها اشاره به سازهای به کار رفته یا نقش سازها در این اکستر ندارد. بعضی از نامگذاری‌ها، فقط جهت تشخیص ارکسترها مختلف در منطقه‌ای یا شهری انجام می‌شود. به طور مثال، ارکستر فیلارمونیک به طور معمول از جانب انجمن دوستداران موسیقی در هر شهر پشتیبانی مالی می‌شود. این انجمن به انجمن فیلارمونیک مشهور است.

اغلب در این ارکسترها نوازندگان خبره و چیره‌دست هر شهر فعالیت می‌کنند. البته ازنظر سازی ساختار ارکستر فیلارمونیک به صورت ارکستر بزرگ یا سمفونیک است. مثل ارکستر فیلارمونیک برلین و ارکستر فیلارمونیک لندن

 

 

تاریخچه ارکستر

 

گروه‌های موسیقی یا همان ارکسترها در حدود سال‌های ۱۶۰۰ به وجود آمدند. ارکستر اجرای اپرای ارفئو از ساخته‌های کلودیو مونته‌وردی را می‌توان برجسته‌ترین و بارزترین نمونه ارکسترهای پیشین دانست. همچنین ژان باپتیست لولی، آهنگساز فرانسوی در اواخر قرن ۱۷ ارکستری برای بارگاه سلطنتی ترتیب داد.

پس از آن در قرن ۱۸ آهنگسازی به نام یوهان استامیتز به همراه آهنگسازان دیگر در مکتب مانهایم که در آن زمان شناخته شده بود، اولین قدم‌ها را برای آهنگسازی‌های اولیه برای ارکستر سمفونی مدرن برداشتند. در آن ارکستر، هر موسیقی مشتکل از ۴ قطعه برای ترکیب سازهای مختلف می‌شد. از جمله:

·    بادی‌های چوبی (فلوت، ابوا و فاگوت)

·    بادی‌های برنجی (فرنچ هورن، ترومپت)

·    کوبه‌ای‌ها (۲ تیمپانی)

·    زهی (ویولن‌های اول و دوم، ویولا، ویولون سل و کنترباس)

در آن دوره همچنین ساز کلارینت در ارکستر پذیرفته شد و سازهای اصلی دوره‌های پیشین مثل هارپسیکورد، لوت و لوت باس، با گذشت زمان از یادها رفتند. پربارترین دوره ارکستر را می‌توان قرن ۱۹ دانست. در آن دوره بادی‌های چوبی از دو عدد به ۳ یا ۴ عدد رسیدند و همچنین بادی‌های برنجی گروه خود را  با ترومپت سوم، هورن سوم و چهارم و اضافه شدن ترومبون تکمیل کردند.

تاریخ ارکستر سمفونیک از دوره کلاسیک تا کنون، تغییر و تحولات زیادی را داشته و سازهای ارکستر سمفونیک همراه با  دانش ارکستراسیون رو به تکامل رفته‌اند.

 

سازبندی در ارکستر

 

در هر ارکستری با توجه به نیاز آن، سازبندی متفاوت است. چینش تابعی هر ارکستری از پارتیتور توسط آهنگساز نوشته می‌شود و در هنگام تنظیم مجدد آن تغییراتی نیز در آن اعمال می‌شود. سازبندی هر ارکستر به دسته‌های زیر تقسیم می‌شود:

·    سازهای بادی چوبی

·    سازهای بادی برنجی

·    سازهای کوبه‌ائی

·    سازهای زهی

·    سازهای کلیدی

 

سازبندی در ارکستر سمفونیک

 

در ارکستر سمفونیک ۴ گروه کر وجود دارد. سازهایی که در ارکستر سمفونیک استفاده می‌شوند، در ۳ دسته کلی قرار می‌گیرند:

ضربات: سازهایی که با ضربه زدن به آن صدا ایجاد می‌کنند.

رشته‌ها: سازهایی که با لرزش سیم‌ها صدا ایجاد می‌کنند.

بادی: سازهایی که با دمیدن به داخل آن صدا ایجاد می‌کنند. ( که خود به دو دسته برنجی و بادی چوبی تقسیم می‌شوند.)

 

سازبندی ارکستر موسیقی کلاسیک

 

دسته‌بندی کلی که طبق نوع ساز در ترکیب‌بندی یک ارکستر قرار دارند به این شکل است که رهبر ارکستر در سمت چپ، گروه ویولن‌های اول و دوم و در کنار ویولنها ویولاها و در کنار آن‌ها ویولنسل‌ها هستند. قسمت جلوی ارکستر نیز در معمولا سازهای زهی وجود دارد.

در برخی از مواقع، در سمت چپ رهبر و در جلوی ویولن‌های گروه اول، سازهای تکنواز و کنسرتوها قرار دارند که با توجه به کنسرتوی موردنظر، سازهای مختلفی می‌تواند باشد. گروه سازهای بادی در ردیف بعد قرار می‌گیرند و کنترباس‌ها نیز در کنار آن‌ها هستند. در ردیف انتهایی نیز سازهای کوبه‌ای قرار می‌گیرند.

این مدل سازمان‌دهی و نظم باعث فراهم شدن یک گونه استاندارد می‌شود که به واسطه آن رهبر ارکستر از طریق اشارات قراردادی که خودش تنظیم کرده، هر گروه سازی را در زمان نواختن مطلع می‌سازد.

 

سازهای مهم ارکستر سمفونیک

 

سازهایی که در ارکستر سمفونیک غربی حضور ثابت دارند را سازهای ارکستر سمفونیک می‌گویند. هرکدام از این سازها نقش خاص خود را در ارکستر ایفا می‌کنند. نوازندگان هرکدام از این سازها نیز در محل‌های خاص بر روی سن ارکستر نشسته و ساز خود را می‌نوازند.

علاوه بر سازهایی که ذکر شد، در برخی از موارد، سازهای دیگری هم در بین سازهای ارکستر سمفونیک هستند که حضور ثابتی ندارند. علاوه بر این، در بین سازهای موجود در ارکستر، با توجه به نظر آهنگساز، بعضی از سازها در برخی آثار حضور ندارند.

در عکس زیر می‌توانید محل نشستن نوازندگان روی سن ارکستر را مشاهده کنید:

 

دسته‌بندی سازها در ارکستر

 

نام‌ سازها و گروه‌بندی هرکدام در زیر دسته‌بندی شده‌اند:

سازهای زهی

ویولن، ویولا، ویولنسل (چلو)، کنترباس (دابل باس)، هارپ

سازهای بادی چوبی

فلوت، فلوت پیکولو، ابوا، کرآنگله (هورن انگلیسی)، کلارینت، کلارینت باس، فاگوت (باسون) کنترفاگوت

سازهای بادی برنجی

هورن، ترومپت، ترومبون، توبا

سازهای کوبه‌ای

تیمپانی، باس درام (طبل بزرگ)، ساید درام، سنج (سیمبال)، مثلث، ماریمبا، زایلوفون، وایبرافون، بلز ارکستری (کلوکن اشپیل)

 

 


بهترین های سنتور ایران



مقدمه

 در سنتور دو حفره به شکل گُل روی سطح سنتور وجود دارد که در نرمی، لطافت و شفاف شدن صدای آن تاثیر بسزایی دارد. این ساز دارای صوتی شفاف و بلورین بوده و برخی پژوهشگران بر این باورند که سنتور در زمان‌های بسیار دور از ایران به دیگر کشورهای آسیایی رفته‌ است. سنتور یک ساز زهی در موسیقی ایرانی شناخته می‌شود که به شکل ذوزنقه و دارای سیم‌های بسیاری است و با دو زخم چوبی به نام  مضراب به صدا در می‌آید. مضراب‌های سنتور در گذشته بدون نمد بودند ولی در حال حاضر معمولاً به مضراب‌ها نمد می‌چسبانند که خود باعث لطیف‌تر شدن صدای سنتور می‌شود. از  دیرباز نوازندگان بسیاری به صورت تک‌نوازی و هم‌نوازی اجراهای منحصربفردی را با این ساز عرفانی داشته‌اند که نامشان ماندگار شده است. در این مقاله معرفی برخی از بهترین نوازندگان سنتور ایران پرداخته می‌شود.

 

 

پدر سنتور ایران

پرویز مشکاتیان، معروف به پدر سنتور ایران، متولد ۲۴ اردیبهشت ۱۳۳۴ در نیشابور از نسل طلایی موسیقی پس از انقلاب به حساب می‌آید. وی از کودکی نزد پدرش، حسن مشکاتیان شروع به یادگیری نواختن سنتور کرد. چندی بعد در تهران نزد نورعلی برومند و داریوش صفوت، ردیف میرزا عبدالله و در کنار آن ریزه کاری‌های نوازندگی (به ویژه سه تار)، گوشه‌های مهجور و ناشناخته و ضربی‌های موسیقی ایرانی را از افرادی دیگری، چون سعید هرمزی، یوسف فروتن و عبدالله دوامی می‌آموخت.

مشکاتیان در سال ۱۳۵۴ خورشیدی موفق به کسب عنوان نخست بهترین نوازندگان سنتور ایران در آزمون باربد شد. وی در حالی که بیست و چند سال بیشتر نداشت، تصنیف‌هایی را خلق کرد که از بهترین‌های موسیقی سنتی ایرانی در نیم قرن گذشته به حساب می‌آیند. از آثار ماندگار وی در آن دوره می‌توان به شورانگیز، مرا عاشق، رزم مشترک و پیروزی اشاره نمود. مشکاتیان کتابهای بسیاری را نیز نوشته که از آن میان می‌توان به مجموعه تصانیف، بیداد و گل آوا اشاره کرد. پرویز مشکاتیان در سال 1388 درگذشت.

 

اولین نوازنده سنتور آشنا به نت

حسین صبا از سنین نوجوانی موسیقی را شروع کرد و دو ساز سنتور و پیانو را به ترتیب زیر نظر استادانی بزرگی چون استاد حبیب سماعی و استاد اصلانیان آموخت. او در محیطی علاقه‌مند به موسیقی تحت نظر مادر و خانواده مادری پرورش یافت. او با شرکت در  برنامه رادیو صبا و تکنوازی سنتور شناخته شد.

پس از تاسیس هنرستان موسیقی ملی در سال 1328 توسط روح الله خالقی، از حسین صبا برای تدریس سنتور دعوت به عمل آمد چراکه وی تنها نوازنده سنتور آشنا به تکنیک قدما در زمان خود بود. او جزو کسانی بود که به خط نت آشنایی داشت. از وی تنها یک کتاب خودآموز سنتور به یادگار باقی مانده است که یکی از دقیق ترین و بهترین کتاب‌های آموزش سنتور است. این نوازنده که از بهترین نوازندگان سنتور ایران به شمار می آید، اردیبهشت سال 1338 وقتی که تنها 35 سال داشت، دار فانی را وداع گفت.

 

نخستین بانوی ایرانی نوازنده سنتور

ارفع اطرایی، نخستین بانوی ایرانی است که پیش روی استادان بزرگ موسیقی ایران، سنتور را به صورت تک‌نوازی نواخت. او هشتم تیر۱۳۲۰ به دنیا آمد و جزو اولین دخترانی بوده که در دهه ۳۰ وارد «هنرستان موسیقی ملی» شد. وی گفته است: «در آن زمان هنوز موسیقی به عنوان رشته‌ تحصیلی رسمی شناخته نشده بود. اقدام و تصمیم پدر من در وارد کردن بنده به هنرستان که تحت تاثیر راهنمایی و توجیهات استاد خالقی بود، در بین فامیل و آشنایان باعث تعجب شده بود». وی جزو بهترین نوازندگان سنتور ایران محسوب می‌شود.

او تحت نظر استادانی همچون روح‌الله خالقی، کلنل علینقی وزیری، حسین صبا، مصطفی کمال‌ پورتراب، فرامرز پایور و محمود کریمی در سال ۱۳۳۸ از هنرستان ملی فارغ‌التحصیل شد. اطرایی درباره استاد پایور گفته ‌است: «روش‌های نوازندگی و آموزش جناب استاد پایور باعث شدند که بعد از پایان هنرستان هم در خدمت استاد پایور آموزش ببینم». پژوهشگران حوزه موسیقی، اعتراف نموده‌اند که اطرایی جانشین پایور در زمان عدم دسترسی به استاد پایور بوده‌ است.

اطرایی خود اقرار کرده : «سال ١٣٣٦، به مناسبت افتتاح تلویزیون ثابت پاسال، استاد دهلوی و استاد پایور قطعه کنسرتینو برای سنتور را به صورت مشترک ساختند و تنظیم کردند که با ارکستر آقای دهلوی و با تکنوازی آقای پایور اجرا شد. اما زمانی که استاد پایور برای سه سال به لندن سفر کردند، تنها کسی که با ارکستر آقای دهلوی تکنوازی سنتور این قطعه را اجرا کرد، من بودم.»او پس از انقلاب و تفکیک جنسیتی هنرستان‌های موسیقی افزود: «در گذشته و در تربیت شاگردان هنرستان‌های موسیقی، برخلاف سال‌های اخیر، بهترین موسیقی‌دانان ایران بودند. تفکیک جنسیتی وجود نداشت و این خود از پایه بسیاری از مشکلات را مرتفع می‌کرد. از طرفی با مرور تاریخ معاصر موسیقی ایران، مشاهده می‌کنیم که تبلور نامی چون قمرالملوک وزیری، نام اساتیدی چون ارسلان‌ خان درگاهی و مرتضی ‌خان نی‌داوود را  تحت تاثیر قرار می‌داد.»

او در همین گفت‌وگو اعلام می‌کند: «من بارها اعتراض کرده‌ام که چرا خانه موسیقی در عمل و برخلاف اساس‌ نامه‌اش، یک سازمان کاملاً مردانه و مردسالار است. تعداد زیادی از مدیران خانه موسیقی شاگرد خانم‌های موسیقی‌دان هستند اما حتی نامی هم از این اساتید نمی‌برند»

ارفع اطرایی در طول بیش از ۶۰ سال فعالیت هنری، مقالات و کتاب‌های زیادی در حوزه موسیقی نوشته است که در مراکز آموزشی عالی موسیقی تدریس می‌شوند، از جمله «فرهنگ لغات موسیقی ایرانی»، «سنتور ناظمی»، «زندگی و آثار حبیب سماعی»، «بوی جوی مولیان»، «سازشناسی ایرانی» و «معارف پایور».

او از سال ۱۳۹۳ با سرطان دست و پنجه نرم می‌کند . اخیراً در مصاحبه‌ای گفته ‌است: «در یک سال و نیمی که در آمریکا  هستم، با استفاده از حقوق پسرم و یک بیمه جزیی که دولت آمریکا  در اختیار افراد خاص قرار داده است، فقط توانستم بخشی از هزینه‌های درمانم را تهیه و پرداخت کنم. زمانی که در ایران بودم، بیمه‌ای داشتم که نه خدمات درمانی بود و نه تامین اجتماعی! مطلقاً هیچ کاربردی برای من نداشت و مورد تایید هیچ بیمارستانی نبود. من با آن بیمه یک استامینوفن کدئین هم نمی‌توانستم بگیرم. خب، در این شرایط بعد از ۶۰ سال فعالیت مستمر هنری، وقتی جز پسرانم کسی نیست که یاری‌ام کند و حتی حالی از من بپرسد، مجبور به فروش ساز و کتاب‌هایم که با ارزش‌ترین دارایی‌هایم بودند، شدم تا زنده بمانم.» 

 

حبیب سماعی از اولین‌های سنتور ایران

حبیب سماعی،از بهترین نوازندگان سنتور ایران، از طفولیت با استادان موسیقی زمان خود چون میرزا حسینقلی و نایب اسدالله در مجالس همنوازی می‌کرد. متاسفانه از اجراهای زنده این نوازنده که سنتور مهجور را از پرده مستوری بیرون افکند و دلهای شنوندگانش را با مغناطیس آوایش ربود، اثری باقی نمانده است. سماعی اعتقاد داشت: «موسیقی غذای روح است و غذا را نمی توان نجویده هضم کرد. بنابراین ساز و آواز باید به اندازه‌ای باشد که برای شنونده سوء‌هاضمه نیاورد.» هانری ماسه خاورشناس فرانسوی درباره وی گفته است: «ایرانی، به جای اقتباس از موسیقی غربی، باید همت کند امثال سماعی را به گوش جهانیان رسانده مردمان روی زمین را از نوای جانبخش آن بهره‌مند سازند».